خبرگزاری حوزه| وقتی پای در مرام و مسلک عرفانهای مختلف میگذاری در هر مرام و مسلکی پیر و مرشدی، دیر و مغان و خانگاه و صوفی خانه،کلیسا و کنیسهای وجود دارد؛ اما اگر پای در مرام و مسلک مسلمانی بگذاری و در عرصه تمدن سازی اسلامی وارد شوی به یک پیکر و مرام واحد میرسی پیکر و مرامی که در آن از دولت، ملت، مرزهای جغرافیایی، منافع بشری و دولتهای رفاهی خبری نیست در این مرام و مسلک تسلیم در برابر یک نفر معنا دارد و تمام عالم به مانند یک روح و یک پیکر واحد در برابر این عالیترین خالق کائنات رسم بندگی بهجای آورده و خاضع و خاشع میشود و بهعبارتدیگر مخلوقات مسجود و عالم مسجدی از برای سجده در برابر ذات حضرت حق میشود.
در تفکر اسلامی این مرزهای جغرافیایی نیست که ابناء بشر را به هم نزدیک میکند بلکه فطرت واحد انسانی است که همه مخلوقات را بر محور و فطرت سرشت مشترک با یکدیگر پیوند زده و عالم را بهمثابه یک کل واحد مینگرد که در برابر ذات حضرت حق رسالتی جز« الا لیعبدون» ندارد.
مخلوقات جز برای بندگی در برابر ذات پروردگار خلق نشدند و عالیترین نماد بندگی در برابر ذات حضرت حق سجده است؛ بر این اساس عالم مسجد است بندگان با سجده در برابر ذات حق خضوع و خشوع خود را در برابر ذات خداوند بیهمتا به نمایش میگذارند.
* مسجد محلی برای معراج
اگر در مسیر تمدن سازی اسلامی حرکت کنیم، خواهیم دید که عالمی که نمادی مسجد گونه دارد با کلیسا، کنیسه، دیر و آتشکده تفاوتی از زمین تا به آسمان دارد؛ زیرا در این ملکوت مسجد گونه همه بندهاند و در برابر ذات پروردگار بهرسم بندگی ادب بهجای آورده و مانند کنیسه و کلیسا نیست که گاهی معبد پرستش پروردگار و دعا به درگاه او محلی برای نوشیدن شراب و محلی برای برگزاری جشنها و محلی برای رقص و پایکوبی باشد.
در تمدن اسلامی مسجد محلی برای معراج بشر است، بشر در این گذرگاه میان زمین و آسمان تمرین میکند تا از موجودی، خاکی به مؤمنی افلاکی تبدیل شود، مسجد معراج بشر برای صعود به ملکوت است مسجد فقط محلی برای دعا و عبادت پروردگار نیست بلکه در تمدن اسلامی مسجد نقطه عطف زندگی بشریت است، بر همین اساس هنگامیکه حضرت رسول صلیالله علیه و آله به رسالت مبعوث شد و به شهر مدینه هجرت کردند، در نخستین اقدام مسجد قبا را بنا کردند و اداره مربوط به امور شهر و کارهای مسلمانان را حضرت رسول صلیالله علیه و آله از همین مسجد پیگیری میکردند و بهعبارتدیگر تمامی امور مربوط به حکومت اسلامی و مسلمانان در همین مسجد انجام میشد؛ بنابراین در تمدن اسلامی که هدف غایی و نهایی آن ایجاد یک امت و تمدن نمونه الگو در سراسر عالم تحت لوا و حاکمیت امام معصوم است، مسجد از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و مسلمانان به تبعیت از سیره نبوی در مسجد تنها به سجده و عبادت ذات پروردگار مشغول نیستند بلکه در مسجد تمامی امور و سنتهای حسنه از سوی مسلمانان پیگیری میشود و بهعبارتدیگر مسجد مانند یک مغز و مرکز فرماندهی است که وقتی مسلمانان در این سنگر و پایگاه وارد میشوند بر محور تفکر و اعتقادات مشترک مانند یک روح واحد عمل میکنند و جامعه را در مسیر اهداف اسلامی با همکاری هم هدایت میکنند و به تعبیری دیگر در تمدن اسلامی مسجد مانند یک روح است که مسلمانان را همدل و همراه میکند و جامعه اسلامی را مانند یک جسم و پیکر در مسیر صحیح هدایت و راهنمایی میکند.
مسجد بیتالله است و درهای این بیتالله در تمدن و تفکر اسلامی در تمامی ساعات شبانهروز بر روی مؤمنان باز است درحالیکه در تفکر مسیحیت و یهودیت درب کلیسا و کنیسه تنها روزهای شنبه و یکشنبه بر روی مسیحیان و یهودیان باز است و یهودیان و مسیحیان برای عبادت جمعی تنها در این دو روز در کلیسا و کنیسه جمع میشوند درحالیکه مساجد اسلامی در طول شبانهروز و در طول نمازهای یومیه همواره میزبان مؤمنان هستند و هرلحظه به مؤمنان یادآوری میکنند که ای اهل ایمان دنیا فانی و آخرت باقی است پس باقی و ابدیت را فدای فانی و زود گذر نکنید، مسجد به مؤمن یادآوری میکند که در برابر ذات پروردگار و حضرت حق بسیار ناچیز و حقیر است و باید در برابر ذات خداوند خاشع و خاضع باشد و همانگونه که قرآن کریم میفرماید درروی زمین با غرور مانند چهار پایان راه نرود و خاضع و خاشع و فروتن باشد؛ زیرا با فروتنی است که مؤمن میتواند معراجهای زمینی را طی کند و آسمانی شود.
مسجد معراج اهل زمین برای افلاکی شدن است، معراجی که بشر در این مکتب زندگی به سبک حیات طیبه قرآنی را فراگرفته، میآموزد در پناه ولایت امام معصوم، خداوند را به شایستهترین طریق بندگی کرده ، باتربیت فرزندان برمدار تربیت قرآنی و علوی شجره طیبهای را در زمین به ارث بگذارد که پس از او یاریدهنده امام معصوم و برپاکننده حکومت صالحان در زمین باشند، در مسجد میآموزد که آموزه منافع فردی و دولتهای رفاهی ایدهای است که تنها ثروت اندازی و غارت گری و حاکمیتهای طاغوتی را ترویج میکند، درحالیکه در سنگر مسجد گذشت، ایثار، انفاق نوعدوستی و یاری فقرا و مظلومان و عمل به فرایض دین و سنن عبادی و مالی واجب اسلامی ازجمله عمل به زکات ، خمس و دستگیری از ایتام را میآموزد که در پناه آن چهره فقره از جامعه اسلامی حذفشده و رشد و عمران و آبادی کشورهای اسلامی را فرا میگیرد. مؤمن در مسجد میآموزد که مسجد بهعنوان همسایه حقی بر گردن انسان دارد که باید حق آن ادا شود و مؤمن در همسایگی مسجد میآموزد که اگرچه همسایه او غریبه است و ممکن است قرابت فامیلی با او نداشته باشد اما نباید نسبت به احوال او با توجه بهحق همسایگی بیتوجهی باشد و بهعبارتدیگر در تمدن و تفکر اسلامی مسجد سنگر و کارخانه انسانسازی است و مؤمن در پناه مسجد است که انسان بودن و انسانیت را میآموزد و به همین دلیل است که میبینیم حتی در عصر حاضر سرداران بزرگ اسلام و رهبری با درایت و فرزانه مانند امام خامنهای نیز در سنگر مسجد تربیتشده و تربیتیافته سنگر مساجد هستند.
* بقاع متبرکه مانند مساجد، خانه های خدا در روز زمین هستند
در تمدن اسلامی پس از خانه و مسجد که بیتالله و محل آرامش است، در روی زمین مکانهای دیگری نیز وجود دارد که محل آمدوشد فرشتگان و مأمن آرامش برای مؤمنان است و این مکانها که به مانند مساجد خانههای خداوند در روی زمین می باشند، حرمهای اهلبیت و بقاع متبرکه هستند.
برخلاف تفکر غربی و وهابی که به مؤمن و بزرگان و مقدسان پس از مرگ کاری نداشته و قبرستانها فراموشخانهها هستند، در تفکر اسلامی قبرستانها بهویژه مقبرههای شهدا و اولیای الهی زیارتگاههای مؤمنان در روی زمین هستند و این زیارتگاهها به حدی اهمیت دارد که خداوند به حضرت آدم علیهالسلام دستور بنای کعبه را دادند و پسازآن حضرت ابراهیم علیهالسلام آرامگاه حضرت آدم علیهالسلام و کعبه را بازسازی کردند و مؤمنان و پیروان دین ابراهیمی همانگونه که کعبه شریف را زیارت میکردند به زیارت مقبره و مزار حضرت آدم علیهالسلام نیز میرفتند و حضرت رسول صلیالله علیه و آله برخلاف تفکر وهابی بارها بر سر مزار مادر خویش حضرت آمنه علیهالسلام رفتند و آنجا را زیارت کردند و مسلمانان را به زیارت مقبره بزرگان و اولیای الهی دعوت کرده و زیارت مزار و بقاع متبرکه را از مصداقهای تکریم شعائر الهی دانسته و میفرمودند: همانگونه که مردم قرآن را تکریم میکنند باید نسبت به تکریم و زنده نگهداشتن نام و یاد اولیای الهی نیز اهتمام ورزند هرچند که وهابیت چون به دنبال بنای تمدن شیطانی بودند سعی کردند با از بین بردن بقاع متبرکه و حرمهای اهلبیت، رنگ و بوی شعائر دینی و تکریم آنها را از جامعه اسلامی حذف کنند اما به لطف خداوند هرگز موفق به جهانی کردن این دیدگاه و تفکر باطل نشدند.
آیات قرآن کریم بهصراحت میفرمایند که فکر نکنید انبیای الهی، صالحان، شهدا و ائمه معصوم مردهاند و از بین رفتهاند بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میخورند و انبیاء و ائمه معصوم همانگونه که در عصر زندگی خود در دنیا شاهد و ناظر بر مردم بودند پس از مرگ نیز به اذن خداوند شاهد و ناظر بر امتهای خود و مردم هستند. پس همانگونه که انبیا، شهدا و ائمه معصوم در دوران حیات خود بر زندگی مردم با رفتار و کردار خویش اثر دارند در دوران پس از مرگ نیز به اذن خداوند با مقام شفاعیت که دارند، میتوانند در سختیها، گرفتارها و بلاها دستگیر مردم باشند و چه بلاهای فراوانی که خداوند بهواسطه توسل به انبیاء و ائمه معصوم در اعصار و دورههای مختلف از مردم دور کرد.
بنابراین زیارت امام معصوم، همانگونه که در دوران حیات امام دستگیر مؤمنان است در دوران پس از شهادت و مرگ امام نیز امام معصوم دستگیر و یاور مردم است به همین دلیل مردم با حضور در بقاع متبرکه و حرمهای اهلبیت ضمن اینکه حاجتهای خود را میگیرند به آرامش میرسند؛ زیرا یکی از شاخصههای مهم رسیدن به امت وسط و نمونه اسلامی و تمدن الگو شدن دستیابی به آرامش است؛ در پناه آرامش است که میتوان معراجی شد. در نظام اسلامی هدف خانهها -از خانههای مردم گرفته تا مساجد- بهعنوان خانههای خدا و بقاع متبرکه بهعنوان حرمها و خانههای خدا این است که آرامش را برقرار کرده و مؤمن در پناه این آرامش بتواند معراجی شده و به جایگاهی برسد که نهتنها مسجود فرشتگان الهی شود بلکه عالم به او سجده کند و به درجه «کان قاب قوسین او ادنی» برسد.
* مساجد و بقاع متبرکه در زمین ضامن همدلی و گرهگشایی معنوی از امور مؤمنان هستند
خداوند مساجد و حرمهای اهلبیت را در روی زمین به معراجهایی بدل کرده که مؤمن با ورود به این معراج میتواند پای در رکاب و عرش ملکوت گذاشته و در باغهای ملکوتی قدم بردارد؛ به همین دلیل است که هرگاه زمین برای مؤمن به خداوند تنگ میشود و سختیها و گرفتاریها و بلاها مانند قفسی میشود برای روح مؤمن، مؤمن با قدم گذاشتن در مسجد و بقاع متبرکه در چشمهسار امن الهی شستوشو کرده و در پناه آرامش در این باغهای افلاکی و معراجی آماده تقابل با شیطان میشود تا در مسیر انتظار خداوند گرههای مسیر را برای او بازکرده و یاری گر او باشد.
مؤمن با حضور در مسجد و حرمهای اهلبیت (علیهالسلام) با توسل به ذات اقدس خداوند سختترین گرهها را به مدد الهی بازکرده و در مسیر حیات طیبه الهی حرکت میکند و به همین دلیل مساجد و بقاع متبرکه در زمین ضامن همدلی و گرهگشایی معنوی از امور مؤمنان هستند و مساجد و بقاع متبرکه در زمین به مانند حلقه اتصالی هستند که قلبهای مؤمنان را در مسیر بندگی خداوند همدل و همراه کرده و از مشکلات مؤمنان گرهگشایی میکنند.
به همین دلیل است که خداوند در قرآن کریم میفرماید هرگاه که سختیها و بلاها به شما روی آورده به مساجد و حرمهای اهلبیت و اولیای الهی پناهنده شوید تا خداوند بهواسطه این بزرگان بلا، مصیبت و گرفتاری را از شما دور کند؛ چراکه در تفکر اسلامی مسجد و بقاع و حرمهای اهلبیت مأمن همدلی و گرهگشایی معنوی از زندگی بشریت هستند و حرمهای اهلبیت و بقاع متبرکه نهتنها مخصوص شیعیان و مسلمانان نیست بلکه تمام اقوام و نژادهای بشری با حضور در این حرمها و بقاع میتوانند رزق معنوی خود را از امام معصوم دریافت کرده و در مسیر حکومت صالح موعود حرکت کنند.
فاطمه قاسمی